مهارت های زندگی زوجین
مجتبی مقدم
دکترای روانشناسی
«تمام مسائل بشری حل خواهد شد الا مسائل زناشویی».
” لئو تولستوی”
این نقل قول از لئو تولستوی بر پیشانی متنی در خصوص مهارت های زندگی جهت بهبود زندگی زوجین متناقض نماست اما بی ربط نیست. هر چیزی که آگاهی ما را در خصوص مساله و چالش پیش روی مان افزایش دهد هر چقدر هم ناامید کننده یا هشدار دهنده باشد قابل رجوع و اعتناست. بسیاری از چالش ها، اختلاف نظرها، بحث ها و دعواهای شدید بین زن و شوهر به ویژه در سال های ابتدایی زندگی تا حد زیادی ناشی از داشتن معیارهای آرمانی و انتظارات بالا – مثل: زندگی توام با عشق و آرامش و بی اختلاف نظر- و ناآگاهی یا نادیده گرفتن تفاوت های زن و مرد (روانی، جسمی، جنسی، اجتماعی، فرهنگی و…) می باشد.
آگاهی به طبیعی بودن اختلاف و چالش در زندگی زناشویی – نظیر آن چه که نقل قول بالا اظهار می دارد- و آگاهی به این آگاهی در لحظات بحث و جدل پر تنش بین زن ها و مردها می تواند چون وزیدن نسیمی خنک، تب خشم و سردرگمی و کلافگی زن و مرد را تا یافتن راه حلی معقول و منطقی برای مسائل شان فرو بنشاند.
پس مهم ترین یا یکی از مهم ترین مهارت هایی که زن و مرد باید آن را در خود تقویت نمایید مهارت خودآگاهی ست. خود آگاهی یعنی شناخت اجزای خود اعم از ویژگی های جسمی، روانی، هیجانی، اجتماعی، جنسی و بینش نسبت به نقاط ضعف و قوت و ارزیابی صحیح تاریخچه ی شکست ها و پیروزی هاست.
شناخت نسبت به بیرون (قد، وزن، رنگ پوست و…) و درون جسم (سلامت قلب، کلیه ها، دندان ها و…) و چگونه ارزیابی کردن آن موجب می شود بدانیم خودمان را زشت می بینیم یا زیبا و تاثیر آن را بر اعتماد به نفس و عزت نفس مان ردیابی کنیم. وقتی فرد از ظاهر خود یا همسرش ناراضی بوده یا توقعات غیرمنطقی داشته باشد بی شک جرقه ی بسیاری از بحث ها و کلنجارها زده خواهد شد. شناخت ویژگی های روانی خود، آگاهی از گفتگوهای درون ذهن – همه ی انسان ها در ذهن خود با خود به گفتگو می نشینند بی آن که به این گفتگوی شبانه روزی چند دهه ای دقت کنند و الگوهای آن را تجزیه و تحلیل کنند. این که مثبت فکر می کنند یا منفی؟! کنش مند می اندیشند یا منفعل و واکنشی و…- می تواند در مدیریت خود و رابطه راهگشا باشد.
خود آگاهی نبست به ویژگی های اجتماعی و فرهنگی خویش و همچنین طبقه ای که در آن زیست می کنیم می تواند هم باعث پیشگیری از بسیاری از دعواهای زناشویی و همچنین به وسط کشیده شدن پای والدین جهت تنظیم دید و بازدیدها و چگونگی ارتباطات فامیلی شود و هم موجب ارتقای صمیمیت بین زوجین گردد. خودآگاهی فرد نسبت به ویژگی ها و توانایی های ارتباطی اش موجب می شود وی به سراغ کسب مهارت های ارتباطی نیز برود. مهارتی که سنگ بنای رسیدن به هر موفقیتی اعم از موفقیت در رابطه ی زناشویی می باشد. مهارت گفتگوی سالم و موثر، مهارت گوش دادن فعال، مهارت استفاده ی صحیح از زبان بدن، که از خرده مهارت های ارتباطی بوده پای مهارت های دیگری اعم از مدیریت خشم و مهارت ابراز وجود (جرات ورزی) را نیز به میان می کشد.
پس تقویت مهارت خودآگاهی خواسته و ناخواسته پای تقویت مهارت های دیگری چون مهارت هایی که در بالا ذکر شد به علاوه ی مهارت های حل مساله و تصمیم گیری – که فقدان یا حضور ضعیف آن ها در رابطه ی بین زوجین ساختار زندگی را با تهدیدهایی چون خیانت و طلاق و…روبرو می سازد- و مهارت های تفکر خلاق و تفکر نقاد را جهت خروج از روند زندگی روتین، خسته کننده و تکراری به زندگی فرد باز می کند.
دانایی نسبت به نقاط ضعف و قوت، تاریخچه ی شکست ها و پیروزی ها و ارزیابی معقول و منطقی آنان – این که ضعف ها و شکست ها را انکار نکرده یا بر عکس از آن ها کوه نسازیم، این که نقاط قوت یا پیروزی های مان را حقیر بشماریم یا خودشیفته وار و مغرور جارشان بزنیم- زوجین را از افتادن در مسیر یک زندگی جعلی و دروغین که ناگزیر پر از بحث و جدل خواهد بود باز می دارد.
از خودآگاهی، آگاهی های دیگری منشاب می شود از جمله دیگر آگاهی. دیگر آگاهی در پرتو خودآگاهی یعنی شناخت تفاوت های زن و مرد. شناخت این تفاوت ها در کنار شباهت ها و آگاهی به این شناخت حین رابطه به ویژه در زمان بالا گرفتن اختلاف نظرها، بحث ها، گفتگوهای پرتنش و… مانع به وجود آمدن یک دعوای جدی خواهد شد. بسیاری از بی احترامی ها، تمسخر و تحقیرها و حتی رخ دادن خیانت ها و فاصله گرفتن ها و سرد شدن ها بی تردید از عدم شناخت صحیح تفاوت های زن و مرد ناشی می شود. علم به این تفاوت های بیولوژیکی، روانی، اجتماعی و تفاوت ها در شیوه ی نگاه به عشق و رابطه و عشق ورزیدن، جنگ بین زن و مرد را به صلح مبدل خواهد ساخت و از ترکیب این دو ساز متفاوت، موسیقی مکملی به گوش خواهد رساند.
پس برای ساختن یک رابطه ی سالم و صمیمی و به دور از آسیب باید از شناخت خود شروع کرد و به شناخت دیگری و در نهایت آگاهی نسبت به رابطه ی زناشویی رسید. آموختن مهارت های لازم و ماهر شدن در به کار گیری آن ها تضمین کننده ی شکل گیری و استمرار و ثبات یک زندگی با دوام خواهد بود. زوجین باید بدانند یک رابطه نیاز مبرم به وقت گذاشتن دارد و این وقت گذاشتن بی آموختن هر روزه و یادگیری مهارت های تازه و تقویت مهارت های قبلی بی فایده خواهد بود. یکی از ویژگی های افرادِ با مهارت تفکر خلاق کشف راه های نو برای عاشق ماندن و تازه کردن عاشقیت شان است تا از تکرار و جمود و دلزدگی و سردی رابطه به دور بمانند. پس: یک عاشق خلاق باشید!
پایان